زيباييشناسي شهري از منظر شهروند
حقوق شهروندي ابعاد گستردهاي دارد كه بررسي اين مفهوم مستلزم شناخت زواياي مختلف مسايل شهري و انسان است، لذا رويكردي تخصصي در تمام زمينههاي قابل بررسي مورد تأكيد ميباشد. محدوده ديد با همان جلوة بصري تعريف شده در محيط عمومي، خصوصيات يك مجموعه اجتماعي به عنوان شهر، زاييدة يك سري از اين حقوق است كه تناسبات بصري و زيباييشناسي، متن اصلي اين موضوع ميباشد. حق زيبا ديدن، تناسبات فرم، فضا و مبلمان و موارد متعددي از اين قبيل، رعايت قوانين خاص معماري و شهرسازي را شامل ميگردد.
وقتي صحبت از زيباسازي شهر ميكنيم، در واقع به دو نكته اشاره كردهايم: يكي ايجاد زيبايي و ديگري حذف و رفع تمام عواملي كه موجب بدمنظر شدن و نازيبايي شهر ميشود. بسياري عقيده دارند كه مورد دوم مهمتر است، زيرا با تحقق آن عامل اول ميتواند كارساز باشد. اين نياز به زيبايي جزء ناشناختهترين نيازها ميباشد. مازلو معتقد است كه اين نياز در بعضي افراد وجود دارد. اين گونه افراد با ديدن زشتي (به طريقي خاص) بيمار ميشوند و با قرار گرفتن در محيطي زيبا بهبود مييابند اين حالت تقريباً به طور عام در كودكان سالم ديده ميشود.
ابعاد زيبايي:
در تعريف نياز زيباييشناسي سه موضوع «ارزش، لذت و تعجب» حائز اهميت است.
ارزش: هر زيبايي داراي ارزش است و ميبايست توجه داشت كه مقصود از ارزش، مبادلة آن نيست، زيرا قسمتي از زيباييهاي طبيعت قابل نقل و انتقال و تملك كردن نيست.
لذت: هر نمودي كه توقعات ما را برآورده نمايد، زيبايي ميدانيم (زيبايي) و هر كه زيباست، لذتبخش است. ولي اين بدان معنا نيست كه هر احساس لذتي معقول درك و دريافت زيبايي است. حتي گاهي ما از يك منظر نازيبا كه رابطة خاصي با درون ما دارد، لذت ميبريم. مانند منظره ساختماني مخروبه كه خاطرات شيريني از كودكي خود را در آن به ياد ميآوريم.
تعجب: در مورد آخر يعني تعحب و شفگفتي بايد ابتدا تعجب را تعريف نمود و آن عبارت از حالات ذهني است كه ناشي از توقف ذهن آدمي در برابر موضوع يا رويدادي كه بيرون از دايرة قوانين و اصول شناخته شده و معمول ميباشد. در برابر زيباييها نوعي از تعجب و شگفتي به وجود ميآيد، چه زيباييهاي طبيعي و چه زيباييهاي هنري براي به وجود آمدن تعجب، زيبايي بايد در حدي باشد كه مافوق نمودهاي معمول زيبايي جلوه نمايد. اگر زيبايي در حد معمول باشد، اگر چه كم و بيش موجب لذت ميگردد، ولي با آن جهت كه ذهن، آن را در گروه شايستهاي معمولي تلقي كرده است، موجب تعجب و شگفتي نميگردد.